عهد نامه

... و جنگ شروع شد تا درهای آسمان به سمت ملکوت از زاویه دید مردی تاریخ ساز در حیات جدید انسان معاصر گشوده شود. بسیجیان، دلباختگان پیرجماران، افسانه ی شیطان بزرگ امپریالیست را با لباس های خاکی فرو پاشیدند و چه تحفه ای برای بشریت بالاتر از این از سوی شیعیان حضرت بو تراب. 

«چه جنگ باشد و چه نباشد راه من و تو از کربلا می گذرد» بنگریم عاشورای خویش را در متن زمانه ی مان و حسین علیه السلام را در مسلخ جبر و هجو و سکوت و افترا ...

 

اینک! ماییم و عهدی بسته شده در آسمان. یک سو امضایی با خون و دیگر سو من و تو ...

                                                                                   «ای دل چه می کنی؟ می مانی یا می روی؟» 

سید مرتضی موتورچی

 

 

+ نوشته شـــده در 22 / 11 / 1390برچسب:سید مرتضی موتورچی, شهید, شهادت, عهد نامه,ساعــت15:54 تــوسط بیسیم چی |
سید مرتضی موتورچی

شهید!

ای وسعت معنای تاریخ و ای قلب تپنده ی عالم و ای آرمان هستی سوز مستی ساز. ما حیرت زدگان وادی عدم را جز خورشید هدایتت سبیل نجاتی نیست و جز سایه سار آستان قدوسیت منزلگه اطمینانی نمی شناسیم که دنیا دار بلا و مِحَن و مصیبت و سِجن است و محل شناخت مرد از نامرد.

عصمت نگاه، عشق سرکش، اشک سرشار، درد بی پایان و مظلومیت و مظلومیت و مظلومیت و غربت؛ تو، این همه ای و این همه نیستی! تو شهیدی، تو شهیدی آن سان که جز تو کسی را نمی توان زنده گفت. دستان پر مهرت را به دستان ناتوانمان ببخش که گرچه خطا کارند اما سخت پشیمان اند؛ به سرخی خونت قسم و خاکی که در آن فرو غلطیدی.



 

 

+ نوشته شـــده در 22 / 11 / 1390برچسب:سید مرتضی موتورچی, شهید, شهادت,ساعــت13:30 تــوسط بیسیم چی |